انتخاب علی دایی به عنوان سرمربی تیم امید؟ لطفا فراموش کنید
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۶۲۶۱۷
بعضی از رسانه ها از علی دایی به عنوان نامزد نهایی سرمربی تیم امید نام برده اند.
اگرچه فضای کدر و غیرشفاف فوتبال ایران همیشه بستر انتشار شایعات عجیب بوده و مخاطبان به شنیدن هر داستان غریبی در آن عادت دارند، اما گاهی حرف و حدیثهایی منتشر میشود که حقیقتا غیرقابل تصور است؛ شنیدههایی که بیشتر به وهم و خیال پهلو میزند و روشن نیست از کجا سرچشمه میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخرین نمونه از این دست، شایعه سرمربیگری علی دایی در تیم ملی امید است! همانطور که میدانید تیم المپیک کشورمان از ماهها پیش و در پی استعفای توام با دلخوری مهدی مهدویکیا، مربی ندارد و فدراسیون تاج هم برای تعیین تکلیف این تیم نهایت تعلل را به خرج داده است. هر روز چند اسم جدید مطرح میشود و البته مدیران فدراسیون هم تاریخ تازهای برای معرفی سرمربی اعلام میکنند که بدون اتفاق خاصی، جای خودش را به یک وعده جدیدتر میدهد. نام مربیانی که در رسانهها به این منظور معرفی شدند، یکی، دو تا نیست؛ از محرم نویدکیا گرفته تا مهدی تارتار و مجتبی حسینی. آنچه به قطعیت میدانیم، فقط این است که سرمربی بعدی تیم ملی امید ایرانی خواهد بود و باید به تایید امیر قلعهنویی برسد. حالا در چنین شرایطی، برخی رسانهها به شکلی عجیب از علی دایی به عنوان نامزد نهایی فدراسیون نام بردهاند!
احتمالا ریشه این شایعه آنجاست که حبیب کاشانی سرپرست تیم امید شده و در حال مذاکره و رایزنی با گزینهها به سر میبرد. او در پرسپولیس سابقه همکاری با علی دایی را داشته است؛ جایی که دو طرف بعد از یک اختلاف عمیق به دوستانی صمیمی بدل شدند. با این حال بسیار بعید است که این رفاقت منجر به همکاری دوباره دایی و کاشانی در تیم ملی امید شود. شهریار فوتبال ایران از زمانی که به شکلی عجیب در فاصله دو هفته به پایان لیگ هجدهم از سایپا اخراج شد، از فوتبال ایران دور بوده که برخی عقیده دارند این دوری، تا حدی جنبه دستوری هم داشته است.
مخصوصا این اواخر علی دایی بیش از هر زمان دیگری تبدیل به یک چهره محبوب و ملی شد و تا حدود بسیار زیادی از تصویر فوتبالیاش فاصله گرفت. پیش از انتخاب امیر قلعهنویی، از دایی به عنوان یکی از گزینههای هدایت تیم ملی یاد میشد، اما آن زمان هم معلوم بود ماجرا جدی نیست و بعید است بهترین گلزن ملی تاریخ فوتبال ایران را کنار مستطیل سبز ببینیم. حالا تصور کنید قرار باشد او با هدایت تیم ملی امید به صحنه برگردد؛ آیا واقعا میتوان چنین چیزی را باور کرد؟ حتی به فرض اینکه موضوع صحت دارد، فدراسیون برای تیم امید دنبال دایی است و خود او هم بیمیل به پذیرفتن این پیشنهاد نیست، از صمیم قلب امیدواریم چنین اتفاقی رخ ندهد و شهریار یک پروژه محکوم به شکست را تحویل نگیرد. وضعیت تیم امید طوری است که حتی محمد ربیعی هم صلاح ندانسته هدایت آن را بپذیرد. از تیمی حرف میزنیم که باشگاهها به آن بازیکن نمیدهند، به حال خودش رها شده و همینطور پشت سر هم فیفادیها را از دست میدهد. کسی که قرار است هدایت این تیم کمبضاعت و محروم از توجه را بر عهده بگیرد، جدا باید دست از حیثیت حرفهای خودش شسته باشد. برای سرمربی بعدی تیم ملی امید آرزوی موفقیت میکنیم و امیدواریم اسمش «علی دایی» نباشد!
برچسب ها: علی دایی ، تیم ملی امید ، سرمربیمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: علی دایی تیم ملی امید سرمربی دایی به عنوان فوتبال ایران تیم ملی امید علی دایی تیم امید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۶۲۶۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لیورپول با آرنه اسلوت قمار میکند؛ آنها به برندهای مثل توماس توخل نیاز دارند
شکست دوران پساکلوپ بهای سنگینی برای آرنه اسلوت و مدیران لیورپول خواهد داشت.
طرفداری | آرنه اسلوت به احتمال فراوان سرمربی جدید لیورپول خواهد بود. جیمی کرگر در یادداشت هفتگیاش برای نشریه تلگراف به این موضوع پرداخته است.
در شکست ناامیدکننده دربی مرسیساید، یک نکته تسلیبخش برای لیورپول وجود داشت: جانشینی یورگن کلوپ کار «غیر ممکنی» نیست، حداقل در درون زمین. یک واقعیت تلخ آنفیلد را فرا گرفته است. با وجود کمبودهای آشکار در ترکیب لیورپول، آنها به ایده کنار گذاشتن مچسترسیتی و آرسنال چنگ زده بودند. با این حال، لیورپول در طول فصل کیفیت قهرمانی نداشت و ضعفهای متعدد اجازه نداد تا لیورپول چالش قهرمانی را به خوبی پیش ببرد. در حقیقت، این چالش مدت زمان بیشتری از آنچه پیشبینی میشد، به طول انجامید.
به نظر میرسد آرن اسلوت جانشین کلوپ خواهد شد. او پس از فصلی پرنوسان که در نهایت، وعدههای بیشتری نسبت به دستاوردها داشت، کار دشواری برای بهبود عملکرد تیم پیش رو دارد. هیچ مربیای نباید تصور کند که اولین سالش در لیورپول نسبت به آخرین فصل کلوپ چالش غیر قابل دسترس است. این خبر خوبی است. اما خبر بد این است که فردی که بیشترین توانایی را برای هدایت لیورپول در مرحله بعدی دارد، در حال جدایی از باشگاه است. اگر کلوپ فصل بعد هم سرمربی بود، لیورپول پیشرفت میکرد و دوباره در داخل و خارج از اروپا به سراغ کسب قهرمانی میرفت. با اسلوت، آن باور مطلق جای خود را به امید خواهد داد. این موضوع اصلا انتقاد از سرمربی هلندی نیست. پس از اعلام جدای کلوپ و انصراف ژابی آلونسو، گزینههای باشگاه محدود شد. صرف نظر از اینکه اسلوت چقدر درخشان باشد - هیچکس بدون داشتن اعتبار نمیتواند قهرمان لیگ هلند شده یا به فینال اروپایی برسد - سرمربی بعدی همیشه مورد احترام قرار میگیرد، اما او لزوما کسی نبود که هواداران را هیجانزده کند.
هیچ سرمربی در دسترسی نمیتواند کاریزما، اقتدار و ارتباط کلوپ با هواداران را تکرار کند. نظرات زیادی را در مورد اسلوت شنیدهام و خواندهام که انتخاب او را از لحاظ تاکتیکی منطقی میدانند و اینکه دادههای مربوط به سبک بازی فاینورد، او را به انتخابی مناسب تبدیل میکند. انتخاب او بر اساس احساس بوده است، نه منطق. جذابیت انتخاب کلوپ بر اساس عقل و احساس بود. هنگام ورود کلوپ، هواداران لیورپول از این که او به جای سایر باشگاههای بزرگ باشگاه آنها را انتخاب کرده است، قدردانی کردند. در مورد اسلوت، او قدردان لیورپول خواهد بود و باید انتخابش را توجیه کند.
چیز چیز جدید یا عجیبی در مورد فقدان ارتباط احساسی وجود ندارد. هر مربی به دنبال جلب توجه هواداران است. کلوپ یک استثنا بود، او قهرمان بوندسلیگا و نایب قهرمان لیگ قهرمانان محسوب میشد. از زمان ورود رافا بنیتز با قهرمانی در لالیگا و یوفا کاپ، برای اولین بار لیورپول یک سرمرمربی آماده و نخبه با قابلیت واهمه رقبا را داشت. آیا همین امر در مورد اسلوت هم صدق میکند؟ این انتصاب بیشتر از هیجانانگیز بودن، گیجکننده است. طی 9 سال گذشته، لیورپول یکی از دو سرمربی برتر جهان را در اختیار داشته است. آنها اکنون به جای انتخاب یک فرد ثابت شده و کارکشته، روی آینده قمار میکنند.
برای لیورپول یک سرمربی ثابت شده را ترجیح میدهممن در مورد مربیای مثل توماس توخل که در فینال لیگ قهرمانان اروپا مقابل پپ گواردیولا به پیروزی دست یافت، بیشتر فکر میکردم. توخل پس از کلوپ در ماینتس و دورتموند عملکرد خوبی داشت. اوضاع در بایرن مونیخ خوب پیش نرفته است اما به سرمربیان بزرگی مثل کارلو آنچلوتی و اونای امری نگاه کنید که چگونه پس از شکستهای بزرگ، خودشان را بازیابی میکنند. اگر تیمی انگلیسی دیگر توخل را جذب کند، مطمئن هستم که پیشرفت چشمگیری خواهد کرد اما لیورپول سرمربی پرخشاگر نمیخواهد. ترجیح من جذب سرمربی ثابت شده است حتی اگر مدیریت او دشوار باشد. این گزینه بهتر از جذب سرمربیای با مدیریت آسان اما نیازمند به اثبات است.
نگرانیهای من در مورد آرنه اسلوت این موضوع خواهد بود: آیا آرنه اسلوت برای رقابت با پپ گواردیولا و لیگ قهرمانان اروپا آماده است؟ سرمربی جدید باید از همان ابتدا اعلام کند که برای بُردن آمده است نه رقابت. پس از دوران کلوپ، دیگر کسی در لیورپول علاقهای به شنیدن صحبت در مورد دورههای گذار، فصلهای تثبیت یا «حداقل نیاز» به کسب سهمیه لیگ قهرمانان ندارد. این باشگاه برای فصل آینده روی پلتفرمی بنا شده که قابلیت پیشرفت دارد، با اسکلت تیمی که از لحاظ فنی هنوز با چهار بازی باقی مانده، در کورس قهرمانی قرار دارد.
بین فصل 07-2006 تا ۲۰۱۹، لیورپول تنها لیگ کاپ را به دست آورد. در پنج سال گذشته، آنها تقریبا همه جامها را کسب کردهاند و بدشانس بودند که برنده عناوین بیشتری نشدند. کلوپ مهمترین دلیل این موفقیت است. پس از رفتن او، نه تنها شهرت آرنه اسلوت به خطر میافتد، بلکه اعتبار کسانی هم که به آمادگی او برای جانشینی چنین اسطورهای اعتقاد داشتند، زیر سوال میرود.
از دست ندهید ????????????????????????
درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش میماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!